نقد و بررسی سریال کره ای سرزمین بادها
|سایت رسانه کره پیکس به همراه گروه نقد و بررسی تقدیم میکند|
در این مطلب سعی شده است نقدی کامل و جامع از سریال پرمخاطب سرزمین بادها برای شما کاربران عزیز، ارایه شود
::: در ادامه بخونید :::
نظرات شما باعث شادمانی و انگیزه بیشتر ما خواهد شد 
...
اگر فیلم را تماشا کرده اید و تمایلی به خواندن خلاصه داستان ندارید پیشنهاد ما این است که حداقل نقد سریال رو مطالعه کنید
خلاصه سریال
سرزمین بادها ، سریال روایتی است از سلطنت فرزند فرمانده جومونگ و نوه او ،موهیول، بر گوگوریو. سریال از بیست و سومین سال سلطنت فرمانروا یوری پسر جومونگ شروع میشود. فرمانروا یوری برای مطیع کردن قبیله ی گیسان وارد جنگی با این قبیله میشود و موفق میشود با پیروزی در این جنگ ، این قبیله را مطیع خود سازد. در همین حال همسر فرمانروا یوری پسری بدنیا می آورد. رئیسان قبیله گیرو بعد از اتمام جنگ به علت افزایش بیش از حد قدرت فرمانروا یوری، توطئه قتل وی را میکنند اما فرمانروا از این توطئه جان سالم به در میبرد و رئیسان که فکر میکنند فرمانروا یوری مرده است، به قصد تصرف پایتخت گوگوریو یا همان قلعه ی گونگنا به سمت این شهر رهسپار میشوند. سر کرده گروه شورشیان بعد از ورود به پایتخت در محاصره فرمانروا یوری و افرادش قرار میگیرد و کشته میشود و شورش خنثی میشود. فرمانروا به درخواست سانگا ،رئیس قبایل، مثل پدرش فرمانده جومونگ عمل می کند و شورشیان را می بخشد. فرمانروا یوری بعد از این اتفاق به قصد دیدن پسرش به دیدن ملکه میرود ولی متوجه میشود که پیشگوی اعظم پسر او را با خود به معبد برده است و سریعا رهسپار معبد میشود ولی پیشگو به فرمانروا یوری میگوید که پسرش با طالعی شوم بدنیا آمده است و باعث مرگ والدین و برادران خود شده و در نهایت گوگوریو را نابود خواهد کرد. پیشگو به یوری میگوید که باید پسرش کشته شود تا خدایان مانع این اتفاقات شوم شوند اما یوری از انجام این کار سر باز میزند و پیشگو را به قتل میرساند.
رئیس قبیله گیرو (سانگا) از این مطلب اگاهی می یابد و سعی می کند که فرمانروا یوری را با ساخت نشانه های شوم تحت فشار قراردهد تا پسرش را بکشد و در نهایت یوری تصمیم به قتل ساختگی پسر خود میگیرد ، او برای اینکار تمام روسای قبایل و مردم شهر را دعوت میکند تا پسرش را در مقابل آنان بکشد فرمانروا یوری در جلوی چشم همگان تظاهر به کشتن فرزند خود کرده و با جاری شدن خون ساختگی، موفق به قانع کردن مردم و روسا میشود.
فرمانروا بچه را موهیول نامگذاری کرده و اورا به پسر بزرگ خود و برادر موهیول ،هیمیانگ، می سپارد تا اورا به غارهای گیرین در جولبون (محل آرامگاه فرمانده جومونگ) برده و به هیه آپ ،نامزد برادر مرده اش، بسپارد.
پس از بیست سال موهیول که حالا به نقاشی توانمند تبدیل شده است ، به برادر بزرگ خود پیوسته و سرباز او میشود و عمیقا مانند یک برادر به او دل میبیندد (البته فعلا اطلاعی از هویت خود ندارد)
فرمانده هیمیانگ در صدد قتل حاکم تسو برمی آید که ضمن شکست ، بخاطر رخ ندادن جنگ بین بویو وگوگوریو خود را قربانی میکند و بدرخواست تسو خودش را میکشد.
بعد از مرگ هیمیانگ ، موهیول بعدها درگیر مشکلاتی شده و برای او سوءتفاهمی به وجود می آید که فروانروا در مرگ هیمیانگ مقصر بوده است چون بعد از مرگ هیمیانگ رئیس قلعه جولبن ،بیگوک، دستور میدهد تا همراهان فرمانده هیمانگ را بکشند.
موهیول و مارو به لطف مهارت های جنگی خود وارد گروه جاسوسی بویو ،اشباح سیاه، میشوند و تصمیم به انتقام گیری از یوری میگیرند که بعد ها متوجه اشتباهشان شده و برای جبران اشتباه خود به خدمت یوری در می آیند ، بهمین جهت موهیول به بویو باز می گرد و اسناد محرمانه اشباح سیاه را با خود به گوگوریو می برد.
بیکوک اطلاع می یابد که موهیول فرزند سوم فرمانرواست و برای نابودی او به اقداماتی ساختگی مانند شیوع بیماری دست میزند.
فرمانروا که به تازگی از زنده بودن موهیول اطلاع یافته است ،اورا بعنوان پسر خود و بعد ها بعنوان جانشین خود به همه معرفی میکند.
بعد ها با خیانت بیگوک و همدستی او با تسو ، فرمانروا و شاهزاده یوجین جان خود را ازدست میدهند.
بعد از مرگ فرمانروا به دست بیگوک، روسای قبایل که از همکاری بین تسو و بیگوک اطلاع میدا میکنند، بخاطر خیانت او و همکاری با دشمن خشمگین و به موهیول می پیوندند.
موهیول ابتدا ضمن شکست اتحاد بیگوک وتسو بیگوک را شکست داده و فرماروایی خود را اعلام می کند.
مدت ها بعد، با بوجود آمدن جنگ و تنش های فراوان بین گوگوریو و بویو، موهیول موفق به کشتن حاکم تسو و نابودی بویو میشود.
نقد و بررسی :
نخستین بار قسمت این سریال فروردین ماه سال 89 روی آنتن شبکه سه سیما رفت. بعد از موفقیت چشم گیر سریال جومونگ ، خبر پخش سرزمین بادها که به اشتباه جومونگ 2 نامیده میشد منتشر شد و بعد از اصلاح و دوبلاژ از سیمای ایران پخش شد.
حال به نقد این سریال پر طرفدار میپردازیم:
دوبلاژ :
دوبله این سریال از نظر نزدیکی واژگان به زمان داستان بسیار موفق عمل کرده و صداها به خوبی بر چهره بازیگران نشسته است. همین اتفاقات البته در دوبله افسانه جومونگ هم افتاده بود و دوبله بسیار شیرینی را رقم زده بود. یکی از شاخصه‌های دوبله در این سریال تغییر صداپیشگان نسبت به نقش‌هایشان در افسانه جومونگ و نقش‌های کنونی‌شان در سرزمین بادهاست.
مدیر دوبلاژ معتقد است با این اتفاق ذهن بینندگان با نقش‌های پیشین درگیر نمی‌شود؛ مثلا «کیم بیونگ جی» بازیگر نقش «یون تابال» در افسانه جومونگ با اندکی تغییر در گریم در سرزمین بادها نقش «سانگا» را بازی میکند. در حالی‌که در افسانه جومونگ غلامرضا مهرزادیان به جای او صحبت می‌کرد، در سرزمین بادها علی همت مومیوند به جای او صحبت میکند.
همچنین این سریال با ممیزی‌های خارج از عرف و سلیقه‌ای همراه بود که لطمه‌های زیادی به قصه سریال زد.
البته محدود کردن صحنه‌های خشن و پر از خون‌ریزی (که البته درجاهایی زیاده روی میشد وباعث میشد مخاطب ایرانی چیزی از آن سکانس نفهمد!) یا صحنه‌هایی که با شرع و عرف ما همخوانی ندارد بسیار درسته اما سانسور مکالمه یک کودک نگران درباره وضع‌حمل ملکه شاید کار چندان معقولی نباشه و به راحتی بینندگان را آزرده کند!
تیتراژ و موسیقی های سریال :
نوع تیتراژ این سریال درایران هم چنان تعریفی نداشت بطوری که اصلا شاید مخاطب نمیفهمید سریال کی تمام شد ویاشروع!!!
موسیقی های سریال بسیار خوب و حماسی و متناسب با حالات و سکانس های سریال بود البته بسشتر این موسیقی ها در نسخه دوبله فارسی ، بریده شد.
پخش و آمار سریال :
سریال سرزمین بادها نخستین بار در سپتامبر 2008 در شبکه کی‌بی‌اس2 در کره‌جنوبی به روی آنتن رفت. این سریال در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه ساعت21:55 به وقت کره پخش میشد. این سریال 36قسمت 70دقیقه‌ای بود که دو شب پیاپی در هفته پخش میشد. مدیران این شبکه بر این باور بودند که این روال پخش در هفته می‌تواند به جذب مخاطب کمک کند (شاید اگر این اتفاق در پخش این سریال در ایران نیز می‌افتاد، بینندگان بیشتری راجذب می‌کرد).
این سریال درکره وکشورهای دیگر بسیار موفق تر وپربیننده تر از جومونگ بود و به گفته کارگردان خود سریال گرچه از کیفیت تصویربرداری پایینتری نسبت به جومونگ برخوردار بود اما چیزی که باعث تمایز این سریال میشد جلوه های بصری ویژه و صحنه های احساسی ترش بود اما باز باید به سانسور فرایر بسیاری از سکانس های سریال شد.
این سریال جزو پرمخاطب ترین سریالهای جهانی بود بصورتی که درزمان پخشش هیچوقت بپایبن جدول پرمخاطبین ترین سریالها راه نیافت(رتبه دوم درحالت عادی ورتبه هشتم در پایین ترین میزان) و توانست جوایز زیادی را برای عواملش خصوصا بازیگرانش به ارمغان آورد.
حتی طبق نظرسنجی های بسیار گفته میشود که چویی جونگ وون (بانو یون) زوج بهتری برای سونگ ایل کوک بود وتوانست نقش مقابل سونگ ایل گوک رانسبت به هان هه جین (سوسانو در جومونگ) بهتر بازی کند وصحنه های احساسی تری رقم زند .
فیلمنامه
اما این سریال ضعف هایی نیز در فیلمنامه داشت. قابل توجه ترینشون این بود که زیاد به نکات ریز داستان و صحنه ها توجه نشده وبد.
مثلا در سکانسی موهیول زخم عمیقی خورد اما درکمال تعجب زنده ماند در حالی که شخصیت های دیگر داستان با یک ضربه کوچیک اگر قرار بود بمیرند حتما کشته میشدند.
بازیگران
با این که در این سریال از بازیگران خوب وحرفه ایه کره استفاده شده بود اما مثلا بازیگر نقش یوری خیلی دور از تصور و ذهن مخاطب بود. شاید اگر بازیگری که شباهت به نوجوانیه یوری در جومونگ داشت استفاده میشد بهتر بود.
جمع بندی
در حالت کلی سریال بسیار خوب بود همراه به چند مشکل جزئی. نمره گروه نقد کره پیکس یه این سریال 7 از 10 میباشد.
در آخر هم از شما خواننده عزیز ممنونم که تا پایان این متن رو با دقت مطالعه کردید ، امیدوارم لذت برده باشید ؛ منتظر نقدهای بعدی رسانه کره پیکس باشید :)
گروه نقد و بررسی رسانه کره پیکس
